- امروز یک بیمار داشتم که به شدت سیگاری بود و دندوناش حساس بود کلی براش کار کردم و کمک کردم راحت تر جرمگیریش انجام بشه . بعدش خانمش اومد و ازم کلی تشکر کرد . آخر وقت بود و تو بخش تنها بودیم که بیمارم ده هزارتومن درآورد و گفت این شیرینی شماست منم گفتم نه نمیگیرم . از ایشون اصرار از من انکار آخرش گفتم اینجا دوربین داره بعدا با من برخورد میکنن که قبول کرد پولو بزاره تو جیبش .
- اولین تصور ما از خداوند در کودکی خیلی جالبه . بچه که بودم عکس یک معروف تو خونمون بود و من این صحنه رو یادمه که داداش بزرگم ازم میپرسید این کیه . من می گفتم خداست. و اونم غش غش می خندید همچین تفریحاتی داشت برادرم
درباره این سایت